کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک

75 روز با کوروش

1391/9/10 21:58
نویسنده : مامان و بابا
168 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم امروز ٧٥ روزه که چراغ خونمون و روشن کردی و من و بابایی هر روز بیشتر عاشقت می شیم. این روزهام که با شیرین کاریات بیشتر دلمونو می بری کلی با مامانی حرف میزنی از ته دل . خیلی دوست داشتنی میشی وقتی باهام حرف میزنی انگار داری یه داستان جالب تعریف می کنی دیشب بابایی کلی ازت فیلم گرفت تا به یادگار بمونه حرفای شیرین قندعسلم.  جدیدا خنده هاتم با صدا شده خیلی شیرین.دوست دارم همیشه برام بخندی بعضی وقتا خیلی آروم و متینی جوری که همش دلم برات می سوزه اما یه وقتایی هم خیلی اذیت می کنی مثل دوروز پیش که توی ٢ شبانه روز کلا ١٠ ساعت هم نخوابیدی فقط دلت بازی و گشتن توی خونه رو می خواد قربون اون پسر کنجکاوم برم که با دقت همه جارو زیر نظر داره و برای همه چیز نقشه میکشه که وقتی راه افتاد حساب همشونو برسه. این روزا یاد گرفتی که سرتو از رو بالش بلند کنی با شونه هات جوری که انگار می خوای پاشی راه بری. عزیزم عجله نکن وقت برای راه رفتن زیاده. وقتی تو کریر یا کالسکه هستی بابایی که بیاد پیشت اول باهاش حرف میزنی بعد سرت و شونتو میاری جلو که بغلت کنه و اگه نکرد مرحله بعد یه لبخند ملیح هستش که دیگه بابایی رو ناتوان می کنه و بغلت می گیره کلی قربون صدقت میره .پسرکم این روزها با آویز تختت سرگرم میشی تا کمی مامان به کاراش برسه کلی براش ذوق میکنی. کلا داره صبر و تحملت بهتر میشه عزیزکم قبلا زود از یه چیز خسته میشدی اما الان برای خودت مردی شدی فردا هم برای اولین بار می خواهیم ببریمت خونه مامان جون. کلی بی تاب دیدنت پسر عزیزم امیدوارم  اذیت نشی و بهت خوش بگذره.

اینم اقا کوروش در حال ذوق کردن برای آویز تختش

قیافه کوروش وقتی اهنگ اویزش قطع میشه

اینجا هم مامانی رو دیدی که داره عکس می گیره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)