14ماهگی
پسر گل مامان ١٤ ماهگیت مبارک. انشاله سالیان سال با تن سالم و دلی شادو لبی خندون زندگی کنی. گل مامان برای خودش حسابی اقا شده. این روزا شیطنت های خطرناک می کنی میری روی مبل تا بیام طرفت حتی فاصله زیادم باشه خودتو پرت می کنی اونوقت من باید با کله بیام که نیفتی نمی دونم چه فکری می کنی می خوای مارو بترسونی یا درجه عشق مارو اندازه بگیری. این روزا تا ویتامیناتو میارم با قهقهه فرار می کنی منم باید دور خونه دنبالت بیام تا موفق بشم اونارو بریزم تو دهن کوچولوت تقریبا اینکار برات یه بازی مهیج شده. هفته پیش ادکلن بابایی رو برداشتی درشو باز کردی و درشو بردی سمت بینیت و تند تند بوش می کردی و می گفتی به به. عاشق این حرکتتم . نمی دونم اینو از کجا یاد گرفتی عشقم. کلمات جدیدی که یاد گفتی . گا به معنی گاو . تا گربه ببینی می گی میو.جیک جیک به پرنده ها می گی. اند به معنی قند که عاشقشی. تا یه جا عکس ببینی می گی عکس خیلی خوشگل تلفظش می کنی تا بابایی دوربین دست بگیره تند تند می گی عکس یا موبایل منو که روشن می کنی عکس خودتو می بینی می گی عکس. جیغ هم خیلی قشنگ می گی .خیلی از کلمات رو هم به صورت اواشون تلفظ می کنی.عکسای مکعباتو هم که علاوه بر پیشی که قبلا یاد گرفتی ماشین و قورباغه و پرنده و گاو و سگ رو هم بلدی. وقتی می گم کوروش قور قوری کو سریع می ری تو مکعبات می گردی اونو پیدا می کنی می گی قوررررررررررررررررررر. به ماشینم می گی دی دید. سگم که به هاپو معروفه . چندتا کتاب حیوانات هم داری که بهشون خیلی علاقه مندی ورق می زنی و عکساشونو نشون می دی و صدای اونایی که بلدی رو در میاری مثل میو جیک جیک و هاپ و قور. کلا به حیوون خیلی علاقه داری پرنده تو آسمون هم می بینی ذوق می کنی.